یک پیاله شعر یک حبـه نقد ...( قسمت هشتم)
( آموزش عناصر ادبی در سرودن شعر و نوشـتن نقد به زبان ساده )
بنام خـداوند نـون و قلم
خداوند آزادی و عشق و غم
امام صادق علیه السلام :
((سِتَّةٌ لاتَکونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّکَهُ وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالکَذِبُ وَالبَغىُ ))
شش (صفت) در مؤمن نیست:
سختگیرى، بى خیرى، حسادت، لجاجت، دروغگویى و تجاوز از حد خود به حقوق دیگران .
***************************************
با سلام و عرض ادب و ارادت به همه ی عزیزان ادب دوست و ادب پرور
***************************************
((مضامیـن سفارشی ))
در سلسله مقالات قبل ، درباره ی جوششی و کوششی بودن شعر سخن گفتیم و تشریح نمودیم که هیچ جوششی بدون کوشش حاصل نمی شود . بنابراین شاعر با مطالعه و ممارست (( گستره ی واژگان )) را در ذهن خود بالا می برد و با توجه دقیق به وقایع و رویدادهای پیرامونی و تطبیق و مقایسه ان با سایر ((اندوخته های ذهنی )) خود (( بینش ادبی)) خود را بارور می سازد و یاد می گیرد که چگونه از (( اطلاعات ادبی )) و (( استعداد لغوی)) واژگان ، برای بیان مضامین مختلف استفاده کند که در نهایت (( واژه گزینی )) مناسب موجب رسانایی شعر و القای بهتر شعر به مخاطب خواهد شد ... تمرین و ممارست در این امور موجب نبوغ ادبی فرد شده و کم کم به مهارتی می رسد که جوشش با کمترین کوششی همراه خواهد شد و از طبع روان و ذهن خلاق او اثار ادبی زیبایی به منصه ی ظهور می رسد که تشریح کامل این موارد را در قسمت های قبل بیان کردیم ...
و اما موضوع بحث در این مقاله ((مضامین سفارشی )) است . یعنی مضامینی که نه از روی الهام ناگهانی و جوشش طبع شاعر به وجود امده و نه در اثر رویدادی تحریک کننده ، بلکه بنا بر موقعییت ، درخواست و یا سفارش ، شاعر خود را ملزم به سرودن نموده و می کوشد که با توجه به فضای ایجاد شده و مفاهیم مرتبط یا واژگان سفارش شده ، شعر بسراید .
این نوع شعر نه تنها مذموم نیست بلکه اثار زیبایی نیز در اینگونه موارد سروده شده است ... اما باید بپذیریم که در این نوع شعر ،کوشش در چینش و پردازش مفاهیم مورد نظر نقش اساسی و غیر قابل انکاری را بر عهده دارد ...
در بسیاری از رسانه ها و سایت های مجازی با قرار دادن یک مضمون به صورت (عکس – فیلم – نوشته و ... ) یا فراخوان برای شعر نویسی در مناسبت های ملی - مذهبی ، شاعران را برای نشر اثار مرتبط دعوت می کنند ... در اینگونه موارد برخی از شاعران اشعار از پیش سروده شده ای دارند که در زمانی خاص و بر اساس جوششی درونی سروده شده که ارسال می نمایند (که البته مورد بحث ما نیست ) اما شاعرانی هستند که می خواهند تازه شروع به سرودن در این باب نمایند که در حقیقت (( شعر سفارشی )) را مبتنی بر فضای خواسته شده می سرایند ...
بسیاری از ترانه های فیلمها و سریالهای تلویزیونی دارای (( مضامین سفارشی )) هستند و حتی بعضی از کلمات خاص، برای تطبیق با عنوان و مفاهیم شعر باید در ان گنجانده شود ...
لازم به ذکر است که برای بهتر سرودن اشعار در مضامین سفارشی باید مجموعه ای از مطالب مرتبط را در اختیار داشته باشیم و از ارایه هایی نظیر(( تشبیه ، استعاره ، تلمیح ، مراعات نظیر و ... ))که برای مخاطب تداعی ذهنی و تصویر سازی می کنند ، در پروراندن ان کمک بگیریم تا القای مطالب به مخاطب صورت بگیرد و شعریت سروده ی ما افزون گردد ...
در سرودن اشعار مذهبی نیز همین گونه است ... در اغلب موارد الهامی درونی با بازتابی از وقایع بیرونی یا یاداوری مصائب اهل بیت(ع) موجب سرودن شعر می شود ، اما در بعضی از موارد شاعر خود خواسته می خواهد شعری با مضامین خاص در قالبی مورد نظر بسراید که کوشش در ((مضمون پروری)) ، رکن اصلی در سرودن این گونه سروده هاست که در مقالات بعد به ان خواهیم پرداخت ...
در این بخش از مقاله یک مضمون خاص را به عنوان (مضمون سفارشی ) در نظر می گیریم و روش سرودن در این باب را اندکی بررسی می نماییم :
الف : ما به عنوان شاعری که می خواهیم از یک مضمون خاص بسراییم ، از ان مضمون و مفاهیم مرتبط با ان چه می دانیم ؟ ( برای سرودن باید مطالب مرتبط را گرد اوری کنیم ) هر قدر بیشتر بدانیم ((بینش ادبی)) ما افزوده شده و امکان بکارگیری مفاهیم بیشتری برای ما فراهم می شود ... فرض بگیرید مضمون ( وقایع کربلا ) یا (مادر) یا ( فقر ) و ...
ب : محوریت شعر بر چه عنصری استوار است ؟ زمان ، مکان یا شخص ؟ ( در اینجا باید تکیه ی سخن را روی یک عنصر خاص قرار دهیم و تمامی مفاهیم را حول همان محور بگردانیم تا از مضمون مورد نظر دور نشویم و مخاطب را سر در گم ننماییم و متهم به پراکنده گویی نشویم ) به طور مثال اگر محور سخن (شخص خاص) به طور مثال حضرت عباس است می توانیم از سجایا ، خصوصیات رفتاری ، جنگاوری و وقایعی که مربوط به زندگی ایشان است ، بسراییم ... و اگر محور سخن بر شخص عام ( مادر ) است از شاخصه های رفتاری مادر و مهروزی های او همراه با ایات و روایات و احادیث به عنوان( تلمیح ) کمک بگیریم و جنبه ی عام مضمون را در نظر داشته باشیم ... مگر اینکه ان را با (( تخصیص )) یا ضمایر و اسامی خاص به خود یا افراد دیگری مختص کنیم ... ( مادر من- مادر موسی – مادر مسیح و ... )
اگر محور سخن بر مکان خاص (کربلا ) است باید محور سخن را بر وقایع انجام شده در ان و خصوصیات مکانی مانند ( گرما ، عطشناکی ، قتلگاه ، ضریح ، خیمه گاه ، و ... ) استوار کنیم ... گاهی شعر بر محور ((روایت)) استوار است که شخص راوی محوریت شعر است و وقایع را از دیدگاه خود یا رویای صادقه ، بیان می کند ... و گاهی محوریت شعر بر (( زمان واقعه )) استوار است ... که همگی اینها را در مقالات بعد تشریح و بیان خواهم کرد ...
ج : انتخاب قالب برای سرودن بسیار مهم است بنابراین دقت کنید که قالب انتخابی شما با نوع مضمون پروری و حسی که می خواهید به مخاطب القا شود مناسبت داشته باشد ... همچنین نوع کاربرد سروده و رسانه بودن ان به عنوان یک پیام رسان باید در نظر گرفته شود ... بعضی از اشعار با محتوای خاص با نوع چینش واژگان یا وزن و ضرب اهنگ ان سنخیت ندارد ...
( این بحث بسیار مهم و مفصّل است که مجال جداگانه ای را می طلبد که در اینده به صورت مقاله ی مجزا عنوان خواهد شد )
**************************************************
حال با توجه به مطالب بیان شده ، برخی از اشعار سروده شده ی عزیزان شاعر را که در مضمونی خاص ، سروده شده بدون در نظر گرفتن سفارشی بودن یا نبودن شعر مورد بررسی قرار می دهیم ... یک حبه نقد از بنده نیز گوارای ادبتان ...
************************************************
پیاله ای از شعر (( مرواریدهای خاکی )) از برادرم (( رسول خوش عقیده)) شـاعری زیبا کلام
یک طرف مادر به دستش قاب عکسی از پسر
میزند پیوند ســوســوی نگاهش را به در
یک طرف صد لاله خون آلود بر خاک وطن
یک طرف یک باغبان در نقش والای پدر
یک طرف تصویر پرمعنای شمعی نـیـم سوز
یک طرف پروانه ای خندان ولی بی بال و پر
یک طرف سجّاده ای با خون دل گلگون شده
یک طرف یک بغض یک تسبیح یک دامان تر
یک طـرف آغــاز تنهایی و رنــج انتظار
یک طرف یک خاکریزو پیکری بی جان وسر
یک طــرف برق پلاکی روی سیم خاردار
یک طرف یک دخترو ... بابای مفقود الاثر
(( رسول خوش عقیده ))
یک حبه نقد :
این شعر در مضمون (( شهادت، جنگ و اثرات مخرب ان بر بازماندگان و ... )) است که شاعر از مفاهیم مرتبط با ان و عبارات ترکیبی تصویر ساز برای مضمون پروری و ارتباط ذهنی با مخاطب بهره می گیرد ... سراسر شعر ((ایماژ )) است و شاعر در هر بار گفتن ((یک طرف ... )) می خواهد مخاطب خود را با شعر همراه کند و ذهن او را همان طرفی ببرد که مد نظر قرار داده و در این میان از (تشبیه و استعاره) برای تصویرسازی کمک می گیرد ... مانند :
یک طرف تصویر پرمعنای شمعی نـیـم سوز
یک طرف پروانه ای خندان ولی بی بال و پر
******************************************
پیاله ای از شعر ((بـاب الـحـوائـج )) از خواهرم (( مهسا مسعود )) شـاعره ی مهر اندیش
مـن علمـدارم علمـدار حسـیــن
حافظ هم جان و هم مال حسیـــن
مــــن نگهبانی غیورم بر خیــام
صف شکن، آماده فتح و قیــــام
مـــن خدا را در علی بشناختـم
با وجودش عقل خود را ساختــم
نــزد مولا، بیـن میدان بوده ام
حـافظ خورشید تابــان بوده ام
حـال امروز از برای پـــور او
دور کــردم دشمنان از دور او
جان مولایم حسین جان من است
او امیـر و شمس تابان من است
کــو حریف جنگ مولایم حسین ؟
کو عدوی پستِ ، مولایم حسین؟
این عَلَم را میبرم تا طاق عــرش
تـا حسـین آرام بنشیند به فرش
((مهسا مسعود))
یک حبه نقد :
همانگونه که گفته شد در سرودن شعر با مضمون خاص محوریت سخن را باید مشخص کرد و عناصر ادبی را بر اساس ان چیدمان نمود ... در این شعر مضمون ((حضرت عباس)) است ولی نه از زبان راوی بلکه از زبان خود حضرت عباس ... در حقیقت شاعر رجز خوانی جنگاور شجاع و فرزند حیدر کرار، علی (ع) را در هنگامه ی کارزار به نظم در اورده است که در این بین به معرفی خاندان و تفکر علوی حضرت از زبان و بیان خودش پرداخته است ... این شیوه ی معرفی و پردازش شخصیت در شاهنامه ها به ویژه شاهنامه ی فردوسی مرسوم است که در قالب مثنوی ، دست شاعر را برای بیان مطالب و مفاهیم مرتبط باز می کند زیرا محدودیت قافیه ندارد و در هر بیت قافیه ای زوج و مجزا دارد ...
****************************************
پیاله ای از شعر (( همقطاران آرش )) از برادرم (( رضا محمد صالحی )) شـاعری سخنور و ادیب
در آتش چنان رفت پور ِسیـاوش
که افسانه شد قصه ی آب و آتش
فرو ریـخت اشک زمـان بر زمینی
که خونین شده روی و نقش و نگارش
چو ققنوس در آتش ِ عشق پر زد
وَ خاکسترش کاوه شد یا کیارش
هلا مرد ِآتش نشان ، مردِ مردان
که جان می فشانی در انبوه آتش!
" کجایی تو ای داغ بر دل نشسته "
کـجـایید ای هم قـطاران ِ آرش
((رضا محمد صالحی))
یک حبه نقد :
این شعر در مضمون ((حادثه ی غمبار اتش سوزی ساختمان پلاسکو ی تهران)) و از شاعر عزیزی است که ((تلمیح )) را به خوبی می شناسد و از اساطیر و قهرمانان ایران باستان که در شاهنامه ی فردوسی نیز شرح احوال و وقایع انها مندرج است( ارش ، سیاوش و کاوه و ... ) ، به خوبی در مضمون پروری بهره برده است که این واقعه ی غمبار را با عناصر حماسی و پیشینه ای از فرهنگ ملـّی پیوند زده و با القای مفاهیم عمیق و بزرگی نظیر (شجاعت ، شهامت و از خود گذشتگی ) به شعر خود غنای ادبی قابل توجهی بخشیده است ... کاربرد صحیح( تلمیح ) به عناصر تاریخی و حماسی که ریشه در فرهنگ عامه ی مردم دارد در این گونه سروده ها بسیار زیبا ، قابل توجه است ...
********************************************
پیاله ای از شعر ((آمدم عشق به یغما ببرم ... )) از برادرم (( صمد قاسملو )) شـاعری جوان و زیبا سخن
آمدم عشق به یغما ببرم ، داری که
با غزل باز دلت را ببرم ، داری که
سی و چندیست که من منتظر این روزم
گریه از چشم زلیخا ببرم ، داری که
بی صدا زیر نگاهت،گوشه ی پنجره ام
باز کن بوی مسیحا ببرم ، داری که
تا نفس هست بیا نغمه ی این سازم باش
تا غمت را لب دریا ببرم ، داری که
ساحلی امن از آغوش،مهیا دارم
دل به دریا تو بزن تا ببرم ، داری که
فصل عشق است ولی دشت دلم بی باران
آمدم آب گوارا ببرم ، داری که
چشم بودایی تو،آیه ی ایمانم بود
پلک بگشا به کلیسا ببرم ، داری که
این غزل نامه ی دل بود،به جایش اما
آمدم عشق به یغما ببرم ، داری که
((صمد قاسملو ))
یک حبه نقد :
مضمون شعر (( طلب وصال )) چیزی که امروز به ان (( خواستگاری یا دلبری از معشوق )) می گویند ... در این شعر هم (( تلمیح )) به اسطوره ها و داستانهای کهن که برخی از انها در قران نیز امده ، به شعر مفهومی عمیق تر بخشیده و تخیل را در ان بارور کرده است ... به مضمون ((طلب وصال )) در تمامی بیتها دقتی دوباره کنیم خواهیم دید که ردیف نیز تا حدود زیادی وظیفه ی خود را ایفا می کند و کنایه ای می سازد که عاشقانه ها را لفافه می پیچد!!
بی صدا زیر نگاهت،گوشه ی پنجره ام
باز کن بوی مسیحا ببـرم ، داری که
**********************************
پیاله ای از شعر (( نشانی بهشت )) از خواهرم (( کوثر شیخ نجدی)) شـاعر مهر نگار
یک نفر نشان دهد نشانی بهشت را
تا مگر پدر کند خموش
آتش نشسته بر دل مرا
...
غمگینم
مثل آتشی که
آتش نشانش را نمیابد
تا بر او سرد شود
غمگینم
(( کوثر شیخ نجدی ))
یک حبه نقد :
گاهی شعرهایی بسیار بلند بالا را می خوانیم و ان احساسی که باید به ما منتقل نمی شود که ریشه در عدم تمرکز ما ، یا عدم رعایت شاعر ان در شیوه های مضمون پروری و قرینه سازی دارد ... بازی جراحی حال اگر ما در خواندن شعر مهارتی نسبی داشته باشیم مورد دوم را به راحتی تشخیص می دهیم ... ولی گاهی یک شعر کوتاه می خوانیم که انقدر زیبا سروده شده که مدتی ذهن ما را به خود مشغول می کند مانند همین شعر ...